دوشنبه ۲۱ آبان ۰۳
۴۲ بازديد
۰ ۰

روغن سیاه دانه نوعی روغن حامل است که از دانه های گل  Nigella sativa به روش پرس سرد استخراج می شود.
به طور سنتی، روغن سیاه دانه دارای خواص تحریک کننده، گرم کننده و تاثیرات مثبت بر بهبود خلق و خو می باشد.

در طب سنتی سیاهدانه به عنوان یک معجون مکمل با سایر گیاهان دارویی در درمان اکثر بیماری ها به کار گرفته می شود.
روغن سیاه دانه بطور موضعی به منظور آبرسانی، تسکین، تقویت و تغذیه پوست، رفع عفونت های قارچی و لکه های پوستی و نیز برای ترمیم و بازسازی پوست استفاده می شود و موجب صاف شدن، روشن شدن و شفاف شدن پوست خواهد شد. روغن سیاه دانه همچنین در صورتی که بر روی مو اعمال شود، موجب تغذیه و تقویت مو می شود.
روغن سیاه دانه از نظر دارویی، باکتری های مضر را از بین می برد، پاسخ ایمنی قوی پوست را تحریک می کند، روند بهبود پوست را تسهیل کرده و دردهای عضلانی و درد مفاصل را نیز به بهترین شکل تسکین می دهد.
از سوی دیگر روغن سیاه دانه در صورت استنشاق، سلامت دستگاه تنفسی و هضم را تقویت و پشتیبانی می کند.

 

 

 

تاریخچه استفاده از روغن سیاه دانه

 

روغن سیاه دانه از دانه های گیاه Nigella sativa گرفته می شود که بیشتر به گل رازیانه معروف است. همچنین این روغن با نام های مختلف دیگری از جمله Black Oil ،Baraka ،Fitch Oil ،Kalajira Oil  و Kalonji Oil نیز شناخته می شود.
برای بیش از 3000 سال، از دانه های روغنی سیاه دانه برای کاربردهای آرایشی، دارویی و آشپزی مورد استفاده قرار می گیرد. از سیاه دانه به عنوان دارو گیاهی، چاشنی و تسکین دهنده درد و تحریکات موضعی، از جمله گزش، زخم، التهاب و بثورات پوستی استفاده می شده است
بر اساس منابع تاریخی، اعتقاد بر این است که روغن سیاه دانه برای اولین بار توسط آشوریان مصر باستان مورد استفاده قرار گرفته است، جایی که از آن توسط شخصیت های مشهور سلطنتی مانند کلئوپاترا و نفرتیتی برای مراقبت از پوست به شکل یک دارو گیاهی استفاده شده است.

در هند و خاورمیانه، از دانه های سیاه دانه که دارای عطر و طعم تلخ و تندی هستند در ترکیباتی که از فلفل سیاه، پودر پیاز و پونه کوهی تشکیل شده اند استفاده می شود و به عنوان ادویه و طعم دهنده در خوراک حبوبات، پخت نان، خورشت کاری و سبزیجات پخته استفاده می شود
در آیورودا، روغن سیاه دانه عمدتاً به دلیل خاصیت تحریک کنندگی، گرم کننده و تقویت کننده و همچنین به دلیل اثر بخشی بر بهبود روحیه در طیف گسترده ای از کاربردها مورد استفاده قرار گرفته است

مجله سلامتی وطب سنتی ماورای سلامت به تفصیل به این سبک درمان کهن پرداخته است.

 

 


در طب سنتی، از روغن سیاه دانه برای درمان بی اشتهایی، بیماری های مقاربتی و بیماری های زنان استفاده می شود. همچنین اعتقاد بر این است که سیاه دانه برای تحریک اشتها و افزایش متابولیسم و سوخت و ساز بدن، کاهش اختلالات عصبی، تعادل مزاج و تقویت هماهنگی بدن و ذهن مفید است.
طبق سوابق تاریخی پزشکان یونانی در قرن 1 میلادی، از سیاه دانه برای تسکین دندان درد، سردرد، گرفتگی بینی و کرم روده استفاده می شده است
با توجه به خاصیت تقویت کنندگی روغن سیاه دانه، پزشکانی مانند بقراط آن را برای بیمارانی که بیماری عمومی و ضعف داشتند تجویز می کردند. دیگر یونانیان باستان از آن برای تحریک شروع قاعدگی و افزایش تولید شیر در زنان استفاده می کردند
در کتاب "الشفاء"، نوشته حکیم ابن سینا، سیاه دانه را با توانایی های درمانی معتبر شناخته و از آن به دلیل خاصیت تقویت کنندگی، تحریک کننده و پیشگیری کننده  تقدیر کرده است. در این کتاب از سیاه دانه به عنوان تقویت کننده انرژی و کاهش ضعف، خستگی، غم و احساس دلسردی صحبت شده است. علاوه بر این، وی کاربرد درمانی سیاه دانه را برای رفع و تسکین علائم سرماخوردگی، تب، سردرد، تحریکات موضعی، زخم ها، اختلالات پوستی، دندان درد و کرم روده و انگل تأیید کرده است.

 

خواص روغن سیاه دانه

 

ترکیبات شیمیایی روغن سیاه دانه شامل اسید پالمیتیک، اسید استئاریک، اسید اولئیک و اسید لینولئیک هستند و از ترکیبات اصلی این روغن محسوب می شوند.

 

اسید پالمتیک به دلیل داشتن خواص زیر مشهور است:

 

خاصیت نرم کنندگی 
نرم کردن مو ها بدون ایجاد چربی اضافه و احساس سنگینی و چسبندگی
متداول ترین اسید چرب اشباع می باشد.
 

اسید استئاریک به دلیل داشتن خواص زیر شناخته می شود:

 

دارای خواص پاک کنندگی است که باعث از بین رفتن آلودگی، عرق و سبوم اضافی از پوست و مو می شود.
یک ماده امولسیون کننده ایده آل برای اتصال آب و روغن است.
به افزایش ماندگاری محصولات مراقبت از پوست و مو کمک می کند.
بدون کاهش درخشش و احساس سنگینی، موها را از آسیب های خارجی محافظت می کند.
پوست را نرم می کند.
 

اسیدهای اولئیک (امگا 9) دارای خواص زیر است:

 

لطافت، رطوبت و درخشندگی پوست و مو را حفظ می کند.
رشد موهای ضخیم تر و قویتر را تحریک می کند.
چین و چروک های زودرس و خطوط ریز را کاهش می دهد.
شوره سر را از بین برده و  رشد مو را تسریع میکند.
از پوست و مو محافظت می کند.
خواص آنتی اکسیدانی قوی دارد.
از التهاب و درد مفاصل جلوگیری می کند.

 

اسیدهای لینولئیک (امگا 6) دارای خواص زیر است:

موها را شاداب کرده و رشد آنها را تقویت می کند.
بهبود زخم را تسریع می بخشد.
در فرمولاسیون صابون ها و روغن های سریع خشک شونده یک امولسیون کننده موثر است.
خواص ضد التهابی دارد.
تسکین جوش و آکنه
حفظ رطوبت در پوست و مو 
وجود آن در روغن های گیاهی موجب مناسب بودن آن روغن برای پوست های چرب و مستعد آکنه می شود.
افزایش لطافت و خاصیت ارتجاعی پوست برای جلوگیری از پیری زودرس

 

 

 

 

https://gitlab.com/TobiMetz3

 

http://qooh.me/TobiMetz3

 

https://www.divephotoguide.com/user/TobiMetz3

 

https://setiathome.berkeley.edu/show_user.php?userid=11396837

https://independent.academia.edu/JennyTucker289

http://edu.fudanedu.uk/user/wesleycruz1/

http://fudanedu.uk/user/wesleycruz1/

http://jobs.ict-edu.uk/user/wesleycruz1/

http://ict-edu.uk/user/wesleycruz1/

 

 

۵۵ بازديد
۰ ۰

اقسام اراضی در فقه امامیه و حقوق موضوعه



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد(اقسام اراضی در فقه امامیه و حقوق موضوعه)
۴۸ بازديد
۰ ۰

قانون ملی شدن جنگل‌ها



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد( قانون ملی شدن جنگل‌ها)
۴۹ بازديد
۰ ۰

2 free & cute stories for kids

 

 

 

The Little Mermaid story for kids

 

z1_kld.jpg

 

 

My dear little friends! I’m gonna tell you the little mermaid story!

Once upon a time, far and deep in the ocean, where the water is shiny and blue, lived a sea king who had six mermaid daughter. Five of them were happy and cheerful while the youngest one was deeply sad and no one hadn’t seen her smile.

The little mermaid wanted to see the surface world! She loved to see green trees and blue sky. Because of that she always swam to the top of the ocean to enjoy the surface world’s view. She felt depressed when she couldn’t see the above world.

Georgios fish, beautiful shells and all the colorful creatures in the sea were always trying to make her smile but they usually failed. Even her father’s bedtime stories couldn’t cheer her up.

She was so much in love with the young man that she couldn’t stop thinking about him. So he decided to go and visit the seashore witch and ask her to grant a wish.

The little mermaid wanted to dance and walk on the surface world. she wanted to feel the warmth of the sand. The witch. who was cunning and tricky, stirred her potion with an evil smile.

I will grant your wish! But I’ve got one condition! She said. I will give you the ability to walk and dance. But you’ll be no longer be able to talk and sing. If the prince doesn’t confess to his love for you in three days, your voice will be mine forever!

I agree! I accept your condition!

 

 

 

But let me tell you about the prince! He remembered one and only one thing about his rescuer! Her magical voice.

So my little friends, the witch transformed our little mermaid. After she transformed she went to the shore and sat on the warm sand where the prince was looking for her rescuer. prince didn’t remember our little mermaid:

Who are you? OH! You can’t walk?! Let me help you.

So, the prince took the little mermaid to his palace! On the second day, when little mermaid and prince were sailing on the ocean, prince decided to confess his love to her, but before he get a chance, the evil eels of tricky wish, attacked the ship.

The tricky witch who knew this, hid little mermaid’s voice in a seashell and hung it to her neck. Then transformed herself into a beautiful young woman! Then she started singing on the seashore. when the prince heard that magical voice, he was convinced that the tricky witch is her rescuer. so he decided to marry her!

But our little mermaid had many good friends! seals and fish! they decided to uncover witch’s evil plan! They attacked the witch and managed to break the chain of the neckless! Now it was the time! Our little mermaid got her voice back! She now could tell the prince who she truly was!

But on that moment, the sun set and the third day finished! Little mermaid’s legs turned into a tail and the witch grab her and took her into the deep water of the ocean!

The brave prince, who now knew the true story, went and followed the witch and battled her and defeated her!

But my dear friends, prince and little mermaid couldn’t be together anymore! Because little mermaid hadn’t legs anymore! She was really upset!

When her father, the mighty king of the ocean, saw his daughter in that situation, he knew just what he had to do. he moved his magic wand and gave her little daughter two legs!

Soon there was a big wedding on the royal ship! Our little mermaid said goodbye to her family and friends and left the ocean. Her and the prince lived happily ever after.

 

Read more: 100 free stories for kids

 

 

The Town Musicians of Bremen story for kids

 

 

 

My dear fellows, Today I’m gonna tell you the story of town musicians of Bremen.

Once upon a time, there was a man who had a donkey. His donkey had carried the corn sacks for many years. for him! Yes kids! He was a indeed, a loyal donkey!

But getting old, the donkey became weak and unsuitable for the job! So the owner thought to himself:

Should I keep this donkey or let him go?

Sensing the danger, donkey ran away from the farm and decided to go to Bremen.

Yes! I will be a great musician there! He thought.

He started his journey. He walked and walked until he reached a dog, lying on the road! The dog was gasping like he had just finished a long run!

What are you gasping for, dear friend?

OH! I got old and I can’t go hunting every day! said the dog. My master didn’t want me anymore! So I decided to run away! But, how can I find food?

I know what to do! I’m going to Bremen to become a musician! come with me. We can form a band together. I’ll play the Lute and you shall beat the kettledrum!

The cat thought really hard and decided to join them. The three runaways continued their journey and they reached a rooster who was cock-a-doodle-doing with all his might.

Your cock-a-doodle-do goes through and through my skull, said the donkey. What is the problem?

My mistress has guests tomorrow and he told the chef to cook a delicious soup with me for them! this evening I am to have my head cut off. Now I am cock-a-doodle-doing at full pitch while I can. The rooster cried!

Ah you feathery red headed friend! You better come with us and be a part of our band! We are heading to Bremen and become musicians! It is indeed better than death! You have a full pitch voice! Our music will have the best quality! Said the donkey.

The rooster agreed. So the four animal continued their trip to Bremen. In the evening they decided to rest in the forest. The donkey and the dog laid under a large tree while the rooster and the cat settled in the branches. The rooster flew right un the top where he was safer. right before they fall to sleep, the rooster said:

I saw a light! there most be a house not far off!

So we better get up and go! Said the donkey. I’m not comfortable here! We want a shelter.

So they moved further on, and soon saw the light shine brighter and grow larger, until they came to a well lit robber’s house. The donkey, as the biggest, went to the window and looked in.

What do you see, my grey horse? Asked the rooster.

What do I see? Answered the donkey. A table covered with good things to eat and drink, and robbers sitting at it enjoying themselves.

OH! That is just what we want! Said the rooster!

I wish we were there! Moaned the donkey!

Then the animals put their heads together and planned how to best win an invitation to come inside and join the robbers at the feast.

Come, come my friends, said the donkey. We are musicians, so let us sing for our supper.

They began to sing as best as they can. The donkey brayed, the dog barked, the cat mewed, and the rooster cock-a-doodle-do’ed.

Then they burst through the window into the room, so that the glass clattered! At this horrible din, the robbers sprang up, thinking this has to be a ghost, and they escaped in a great fright out into the forest.

The four companions now sat down at the table, pleased with what was left, and ate as if they were going to fast for a month.

As soon as the four musicians finished eating, they turned off the light, and each found a sleeping place according to his nature and fell to sleep. The donkey laid himself down upon some straw in the yard, the dog behind the door, the cat upon the hearth near the warm ashes, and the rooster perched himself upon a beam of the roof; and being tired from their long walk, they soon went to sleep.

A little after midnight, the robbers saw from afar that the light was no longer burning in their house. Appearing quiet, the boss said:

We ought not to have let ourselves be frightened out of our wits. You! Go and examine the house.

The man finding all was still, went into the kitchen to light a candle, and taking the glistening fiery eyes of the cat for burning coals, he held the candle to them to light it. The cat did not understand what he meant to do, however, and flew in his face, spitting and scratching.

 

 

۴۴ بازديد
۰ ۰

Hansel and Gretel Story for kids

 

 

a2_hwu3.jpg

 

In a green forest, there was a woodcutter living there by his wife and his two kids. His son’s name was Hansel and his daughter’s name was Gretel. They were very poor. There were times that they even hadn’t something to eat for a day. One day, our poor woodcutter didn’t have enough money for a loaf of bread.

So when the night came, he started to think and think. At the end, he whispered to his wife:

What will happen to us? We can not feed our kids. they are starving.

I know the solution dear! Said the wife. We will take the kids deep in the forest early in the morning. we will ignite a fire for them and we will give each of them a loaf of bread. Then we will leave them for good. They will never find us again and with this plan, we will get rid of them.

Oh no wife! I can not imagine how I’m gonna do that! I can’t leave my kids alone in the forest! Wild animals will find them and swallow them in a moment.

You stupid man! Yelled the wife! Then the four of us will die out of hunger! You better start and make the coffins.

After a while, the man seemed convinced.

OK! But I really am sad for my poor kids.

Not being able to sleep because of hunger, Hansel and Gretel heard what their step mom planned for them. they cried quietly. Gretel said:

This is the end of our story! We are going to die tommorow!

Be quiet Gretel and don’t afraid! I’ve got this.

He waited until both their parents went to sleep. Then he got up, put on his jacket and slipped out from the back door. He stood near the garden, where the white stones were shining under the moon’s light! He picked up as many stones as he could and filled his pocket with them.

Then he turned back to the house and said to his sister:

Keep calm dear and sleep in peace! God will never forget us!

next morning, just before the sunrise, the step mom came and said:

Wake up! Wake up you lazy kids. We have to go to the forest and cut woods for your father.

Then she gave each of them a bread and said:

This is your dinner. Don’t eat it until then!

Gretel take the bread and hide it under her apron, because Hansel had his pocket full of stones. Then they started their journey to the forest. In their way, Hansel took a stone from his pocket every now and then and dropped it on the ground.

When they reached the heart of the forest, they collect wood with their father and used it to make a fire to keeping them warm. When the fire was ready, The step mom said:

Now lie down and rest kids. Your father and I will collect woods and when we were ready to go, we will wake you up!

After a while, they became tired and fell sleep. When they finally woke up, it was night. Gretel started crying and said:
OMG! How shall we get of this forest?

Don’t even think about it sis! Wait a little bit, when the moon rises, we will easily find our way to home.

And when the full mon got up, Hansel took Gretel’s hand and started to follow the white stones that were shining like silver. They walk all the night and next morning, they reached their house. They knocked the door. When the wife opened the door and saw Hansel and Gretel, she said:

You naughty children! How many hours you slept in the woods! We thought you’ll never come back.

But their father was so happy for seeing his kids once again.

Not very long after, another scarcity came to that area. Gain the children heard their step mom talking to their father:

Everything is finished! We just have a half a loaf and after that we will die! We have to get rid of the kids! This time we will take them even deeper in the woods so they will never find us again.

The man wasn’t happy with this at all! He whispered:

I’d rather to share my last morsel with my kids.

But the tricky step mom didn’t listened to him at all and finally managed to convince him to redo the plan.

Children heard this conversation completely. When the parents went to sleep, Hansel got up and wore his jacket. He wanted to go and pick up more white stones, but the step mom had locked the door. Hansel didn’t manage to get out but he started to comfort his little sister:

Don’t cry little sis! Go to sleep! I’m sure God will help us!

Next morning, the step mom came and woke them up and gave each of them a little piece of bread. even less than before. On they way to the woods, Hansel crumbled the bread in his pocket and every now and then, he dropped a crumb on the ground.

Hansel strewed bread crumbs all along the road. Woman take them deep deep into the forest. Where they never been before in their short lives. Then again they collect wood and made a large fire. The step mom said:

Sit here, you children, and when you are tired you can go to sleep; we are going into the forest to cut wood, and in the evening, when we are ready to go home we will come and wake you up.

So when noon came Grethel shared her bread with Hansel, who had strewed his along the road. Then they fell sleep, and the evening passed, and no one came for the poor children. When they woke up it was dark night. Hansel comforted his little sister:

Wait a little, Gretel, until the moon gets up. We will be able to find our way by the bread crumbs I scattered on the road.

So when the moon rose they got up, but they there were no bread crumbs on the ground, cause the birds of the forest and of the fields had come and eat them. Hansel thought they might find the way all the same, but they could not.

They walked that night, and the next day from the morning until the evening, but they could not find the way back to their home, and they were starving, for they had nothing to eat but the few berries they could pick up.

When they got very tired and decided to lay down under a tree and sleep.

It was now the third morning since they had left their father’s house. They were always trying to get back to it, but instead of that they only found themselves farther in the wood, and if help had not soon come they would have been starved.

About noon they saw a pretty snow-white bird sitting on a branch, and singing so sweetly that they stopped to listen. And when he had finished the bird spread his wings and flew before them, and they followed after him until they came to a little house, and the bird landed on the roof, and when they came closer they saw that the house was built of sweets, and roofed with cakes; and the window was of transparent sugar.

We will have some of this, said Hansel, and make a fine meal. I will eat a piece of the roof, Gretel, and you can have some of the window-that will taste like sugar.

So Hansel reached up and broke off a bit of the roof, just to see how it tasted, and Gretel stood by the window and chewed it. Suddenly they heard a thin voice coming from the inside:

Nibble, nibble, like a mouse,
Who is nibbling at my house?

And the children thought:

Never mind, It is the wind.

And they continued eating, not paying attention o the sound. Hansel, who found that the roof tasted very nice, took down a great piece of it, and Gretel pulled out a large round window-pane.

Then the door opened, and an aged woman came out, leaning upon a crutch. Hansel and Gretel felt very scared, and they dropped all was in their hands. The old woman, however, nodded her head, and said:

Ah, my dear children, how did you end up here? You must come in and stay with me, there is no problem with that.

So she took them each by the hand, and led them into her little house. And there they found a good meal laid out, of milk and pancakes, with sugar, apples, and nuts. After that she showed them two little white beds, and Hansel and Gretel laid themselves down on them, and thought they were in heaven.

The old woman, although her behavior was so kind, was a wicked witch, who lay in wait for children, and had built the little house on purpose to attract them. When they were once inside she used to kill them, cook them, and eat them, and then it was a feast day with her.

The witch’s eyes were red, and she could not see very far, but she had a keen scent, like the beasts, and knew very well when human creatures were near. When she knew that Hansel and Gretel were coming, she gave a spiteful laugh, and said with success:

I have them, and they shall not escape me!

Early in the morning, before the children were awake, she got up to look at them, and as they lay sleeping so peacefully with round rosy cheeks, she said to herself:

What a fine feast I shall have!

Then she grasped Hansel with her droopy hand, and led him into a little stable, and shut him up behind a fence. Hansel yelled and cried for help but it wasn’t enough to rescue him. Then the witch went back to Gretel and shook her:

Wake up lazy girl. You have to go and get some water. Cook something nice for your brother. I want him to get fat. When he becomes chubby, I will eat him up.

Gretel began to cry from the bottom of her heart, but it was useless, she had to do what the wicked witch told her. And so the best kind of snacks was cooked for poor Hansel, while Gretel got nothing but crab-shells.

Each morning the old witch visited the little stable, and cried:

Hansel, stretch out your finger, that I may tell if you are fat enough!

Hansel, however, used to hold out a little bone, and the old woman, who had weak eyes, could not see what it was, and supposing it to be Hansel’s finger, wondered very much that why isn’t he getting fat.

When four weeks had passed and Hansel seemed to remain so thin, she lost patience and couldn’t wait more.

Now then, Gretel, said the witch, come on! go get some water. no matter he is fat or thin, tomorrow I must kill and cook him.

Little Gretel who was very sad, started crying and her tears slipped on her cheeks:

Dear God, please help us! if we had been devoured by wild animals in the wood at least we should have died together.

Don’t waste your tears. said the old woman; they are of no avail.

Early next morning Gretel had to get up, make the fire, and fill the kettle.

First we will do the baking, said the old woman; I nave heated the oven already, and kneaded the dough.

She pushed poor Gretel towards the oven, out of which the flames were already shining.

Look inside, said the witch, and see if it is properly hot, so that the bread may be baked.

Gretel noticed that when she become close to the oven, the witch will push him into it, and after cooking her, she will eat her. So she said:

I don’t know how to do it! how shall I get in?

Stupid goose, said the old woman, the door is big enough, do you see? I could get in myself!

and she stooped down and put her head in the oven’s mouth. Then Gretel gave her a push, so that she went in farther, and she shut the iron door upon her, and put up the bar. Oh how frightfully she howled! but Gretel ran away, and left the wicked witch to burn miserably.

Gretel went straight to Hansel, opened the stable-door, and cried:

Hansel, we are free! the old witch is dead!

As soon as the door is opened, Hansel ran out of the stable and hug her little sister. How happy they both were! And as they had nothing more to fear they went over all the old witch’s house, and in every corner there stood chests of pearls and precious stones.

This is something better than white stones! said Hansel, as he filled his pockets.

And Gretel, thinking she also would like to carry something home with her, filled her apron full!

Now, we have to go! said Hansel, if we only can get out of the witch’s wood.

When they had journeyed a few hours they came to a great river.

We can never get across this, said Hansel, There is no stepping stones or bridge.

And there is no boat either, said Gretel; but here comes a white duck; if I ask her she will help us over.

So she sang:

Duck, duck, here we stand,
Hansel and Gretel, on the land,
Stepping-stones and bridge we lack,
Carry us over on your nice white back.

And the duck came, and Hansel got upon her and told his sister to come too.

No, answered Gretel, that would be too hard upon the duck; we can go separately, one after the other.

And that was how they did it, and after that they went on happily, until they came to the wood, and the way grew more and more familiar, till at last they saw in the distance their father’s house.

Then they ran till they came up to it, rushed in at the door, and fell on their father’s neck. The man had not had a quiet hour since he left his children in the wood; but the wife was dead.

And when Gretel opened her apron the pearls and precious stones were scattered all over the room, and Hansel took one handful after another out of his pocket. Then was all care at an end, and they lived in great joy together.

 

For read more click:

en.wikipedia.org

Moonzia.com

۴۸ بازديد
۰ ۰

کفپوش اپوکسی چیست؟

در پاسخ به سوال کفپوش اپوکسی چیست؟ می توان گفت کفپوش اپوکسی، پوششی از جنس پلیمر است که روی بتن یا موزاییک در لایه های مختلف اجرا می شود. اپوکسی را نمی‌توان روی آسفالت اجرا کرد ولی سطوحی مانند سنگ، بتن یا موزاییک برای اجرای اپوکسی مناسب هستند. در نتیجه اگر سطح شما دارای پستی بلندی بالایی است پیشنهاد می کنیم قبل از اجرای کفپوش اپوکسی، زیرایند را با بتن ماله پروانه یا موزاییک پوشش دهید. البته در این شرایط موزاییک همواره به صرفه تر است.

حال این سوال مطرح می شود که چرا باید سنگ، بتن یا موزاییک را با کفپوش اپوکسی پوشش داد؟

با ما همراه باشید تا از مزیت های کفپوش اپوکسی برایتان بگوییم.

مزایای کفپوش اپوکسی

اولین ویژگی کفپوش اپوکسی حفاظت آن از سطح زیر خود در برابر سایش و فرسایش است. این ماده یک سطح تمیز، یکدست و بدون درز ارائه می دهد. جالب است بدانید اپوکسی هرگز گرد و غباری از خود ایجاد نمی کند.

کفپوش اپوکسی دارای مقاومت مکانیکی بالایی است و می تواند حدود ? تا ? تن بار را تحمل کند. علاوه بر این، اپوکسی دارای مقاومت شیمیایی خوبی در برابر اسید، قلیا، حلال و سایر مواد شیمیایی است.

جدا از مسائل فنی ظاهر کفپوش اپوکسی بسیار مدرن، شیک و زیباست. جهت اجرای این کفپوش هیچ گونه محدودیت در مورد رنگ بندی وجود ندارد. در شرکت ماناپلیمر مشتری می تواند فام و رنگ دلخواه خود را از این صفحه انتخاب کند. ویژگی کاربردی این کفپوش ها قابلیت خط کشی و علامت گذاری آن است.

در نهایت باید بگوییم که تمیز کاری کفپوش های اپوکسی بسیار راحت است و شما هیچ گونه نگرانی در زمینه شستشوی آن نخواهید داشت.

معایب کفپوش اپوکسی

کفپوش اپوکسی دارای معایب جدی نمی باشد و به همین جهت است که استفاده از آن در سال‌ های اخیر افزایش یافته است. ولی از ضعف های آن می توان به موارد زیر اشاره کرد

  1. هزینه آن به ازای هر متر مربع در مقایسه با رنگ های معمولی بالاتر است چون از مواد اولیه گرانتری استفاده می شود و نسبت به رنگ خیلی مقاوم تر است.
  2. در بعضی از کاربرد ها که انعطاف پذیری کفپوش برای ما اهمیت دارد ممکن است اپوکسی شکننده محسوب می شود.
  3. اپوکسی در صورتی که در معرض نور آفتاب قرار گیرد تمایل به زرد شدن و افت براقیت خواهد داشت و بعد از گذشت زمان دچار پدیده گچی شدن خواهد شد

 

.

c1_jdz5.jpg

.

.

کاربرد کفپوش اپوکسی در چه زمینه هایی است؟

کفپوش اپوکسی رایج ترین نوع از کفپوش های صنعتی محسوب می شود. همانطور که در بخش قبل ذکر گردید اپوکسی کف دارای مزایای عمده ای می باشد و عموما در صنایع زیر استفاده می‌گردد:

?) دارو سازی ?) نفت گاز و پتروشیمی  ?) صنایع آب فاظلاب  ?) صنعت مواد شوینده  ?) انبارداری  ?) صنایع خودرو سازی ?) تولید قطعات کامپیوتر و آی تی  ?) صنایع حمل و نقل ریلی ?) کارخانه های مواد شیمیایی و رنگزری  ??) بیمارستان ها و مراکز بهداشتی ??) سالن های ورزشی  ??) پارکینگ ها  ??) تولید مواد غدایی  ??) صنایع تولید مواد آرایشی ??) صنایع بسته بندی ??) تصفیه آب و تصفیه خانه ها  ??) اتاقهای ابزار دقیق  ??) اتاق های سرور  ??) صنایع فولاد

انواع کفپوش اپوکسی

اپوکسی کف با توجه به کاربردی که از آن انتظار می رود، به روش های مختلف ساخته و اجرا می شود. شاید بیش از ده نوع کفپوش اپوکسی مختلف وجود دارد که در زیر به توضیح مهم ترین انواع آن می پردازیم. هر کدام از انواع زیر در مقاله هایی جداگانه به صورت مفصل توضیح داده شده اند، از طریق لینک های آبی رنگ می توانید این مقالات را مطالعه کنید.

کفپوش اپوکسی صنعتی

یکی از انواع مهم کفپوش های صنعتی، اپوکسی با ترافیک بالا است که مخصوص کارخانجاتی طراحی شده است که در آن ماشین آلات و وسایل سنگین تردد دارند. با توجه به بار و اصطکاک ماشین آلات می توان کفپوش اپوکسی را در ضخامت های مختلفی اجرا کرد. به عنوان مثال کفپوش سه میلی متری اپوکسی بار حدود ? تا ? تن را به خوبی تحمل می کند. در صورت تردد لیفتراک های سنگین تر از کفپوش هایی با ضخامت بالاتر استفاده می شود.

کفپوش اپوکسی آنتی استاتیک

کفپوش اپوکسی آنتی استاتیک از تجمع بار روی سطح جلوگیری می کند و دارای خاصیت رسانایی می باشد. از این کفپوش در مکان هایی که به دنبال حذف الکتریسیته ساکن هستند استفاده می شود. به عنوان مثال در اتاق های سرور از اپوکسی آنتی استاتیک استفاده می کنند تا به سرور ها آسیبی نرسد. همچنین در اتاق های جراحی از این کفپوش ها استفاده میکنند زیرا دستگاه های پزشکی نسبت به الکتریسیته ساکن حساس هستند.

کفپوش اپوکسی آنتی باکتریال

کف بیمارستان ها و اتاق‌های تمیز باید به نحوی اجرا گردند که کمترین میزان آلودگی را جذب کرده و از رشد باکتری جلوگیری کنند. کفپوش های اپوکسی آنتی باکتریال در موارد خاص به همراه ذرات نانو نقره تهیه می شوند تا خاصیت از بین بردن میکروب ها را داشته باشند. در کشور عزیزمان به علت قیمت بسیار بالای ذرات نانو نقره از این ماده استفاده نمی کنند. خوشبختانه کفپوش اپوکسی بیمارستانی، حتی اگر فاقد نقره باشد، می تواند از رشد باکتری های جلوگیری کند.

کفپوش اپوکسی پارکینگ

امروزه در پارکینگ مراکز خرید بزرگ و ساختمان های تجاری از کفپوش اپوکسی پارکینگ استفاده می شود. این کفپوش های قابلیت خط کشی دارند، ضد لغزش و سایش بوده و به راحتی تمیز می شوند. تمام این ویژگی ها در کنار قیمت مناسب، کفپوش اپوکسی را به بهترین گزینه جهت پوشش کف پارکینگ تبدیل کرده است.

کفپوش اپوکسی در منزل

اگرچه پوشش اپوکسی کف برای مقاصد صنعتی طراحی شده است ولی تنوع فام، یکپارچه بودن، عایق بودن و خیلی از خواص آن باعث شده که از کفپوش اپوکسی در منازل نیز استفاده گردد. با ترکیب رنگ های مختلف می توان سطحی کاملاً زیبا و جذاب ایجاد نمود که بسیار چشم نواز بوده و به لحاظ تزئینی بسیار جالب توجه است. در این کفپوش ها از لاک اپوکسی شفاف که محصولی وارداتی است استفاده می شود.

کفپوش اپوکسی سه بعدی

یکی از کاربردهای مهم و دکوراتیو اپوکسی کف، کفپوش اپوکسی سه بعدی است. در این خصوص با تلفیق سیستم اپوکسی با یک نقاشی سه بعدی که توسط لاک اپوکسی محافظت می شود می توان یک زیبایی ویژه ای ایجاد کرد که در سالیان اخیر بسیار مورد توجه واقع شده است. روش اجرا و مواد کفپوش اپوکسی سه بعدی کاملاً مشابه با کف پوش اپوکسی در منزل است و صرفاً یک نقاشی سه بعدی بر روی سطح نصب می گردد که زیبایی ویژه ای را ایجاد می کند.

 

۴۳ بازديد
۰ ۰

بیمه شخص ثالث در ماه حرام

 

نرخ دیه کامل انسان در سال ????

 

به منظور تعیین نرخ دیه کامل انسان در سال ????، بر اساس شاخص اعلام شده توسط بانک مرکزی و توجه به نرخ تورم، رئیس قوه قضاییه این نرخ را تعیین می‌کند. در سال ????، نرخ دیه کامل در ماه‌های غیر حرام یا عادی، ??? میلیون تومان و در ماه‌های حرام معادل ? میلیارد و ??? میلیون تومان است. افرادی که به دلایل مختلفی مثل تصادف با عابر پیاده محکوم به پرداخت دیه کامل در سال ???? هستند، باید بسته به نوع آسیب وارده، مبلغ مشخصی را پرداخت کنند. لازم به ذکر است که دیه، یکی از شاخص‌های مهم قانونی کشور ماست و محاسبه آن با توجه به نرخ سال جاری لازم الاجرا است.

 

دیه کامل مرد در سال ????

 

دیه کامل مرد در سال ???? در ماه‌های غیر حرام یا عادی، ??? میلیون تومان و در ماه‌های حرام، به مقدار یک سوم دیه کامل افزایش می‌یابد. بنابراین، دیه کامل مرد در ماه‌های حرام معادل ? میلیارد و ??? میلیون تومان است. اگر شخصی به دلیلی مثل تصادف با عابر پیاده محکوم به پرداخت دیه کامل مرد در سال ???? باشد، باید بسته به نوع آسیب وارده، مبلغ مشخصی را پرداخت کند.

 

z4_l651.jpg

 

دیه کامل زن در سال ????

 

دیه زنان یکی از موضوعاتی است که در قوانین جزایی کشور ما بسیار بحث برانگیز است. در قانون مجازات اسلامی، دیه قتل مردان دو برابر دیه زنان تعیین شده است که این موضوع، موجب شده تا نقد و انتقادهای زیادی بر این موضوع وارد شود. با این حال، در صورتی که دیه کمتر ازیک سوم دیه کامل باشد، هیچ تفاوتی بین دیه زن و مرد وجود نخواهد داشت. در نتیجه، دیه کامل زن در سال ????، برابر با مبلغ ??? میلیون تومان در ماه‌های عادی و ??? میلیون تومان در ماه‌های حرام است.

 

مطالب مفید دیگر در مورد بیمه مرتبط با بیمه ثالث ایران و قیمت بیمه شخص ثالث ایران اطلاعاتی کاملتر را در مورد بیمه ثالث در اختیار می‌گذارند. همچنین بخش استعلام بیمه ثالث ایران و یا محاسبه بیمه بدنه ایران  اطلاعات قیمتی در مورد این دو موضوع را در اختیار قرار می‌دهند. با دنبال کردن این موضوعات اطلاعات کاملی در مورد بیمه ثالث خواهید داشت.

 

 

قانون برابری دیه زن و مرد و بیمه شخص ثالث

 

با توجه به تبصره ? ماده ? قانون بیمه شخص ثالث، دیه زیان دیدگان تصادفات رانندگی بدون توجه به جنسیت، از صندوق تامین خسارات بدنی پرداخت می‌شود. به عبارت دیگر، میان دیه زن و مرد در تصادفات رانندگی تفاوتی وجود ندارد و دیه برای هر دو جنس برابر است. در ماده ?? قانون بیمه شخص ثالث نیز ذکر شده است که بیمه‌گر موظف است خسارت وارده به زیان‌دیدگان را بدون توجه به جنسیت و دین پرداخت کند. در نتیجه، همه افراد جامعه، برابراً از حقوق قانونی خود دریافت دیه برخوردارند. لذا، اگر شما یکی از زیان دیدگان تصادفات رانندگی هستید، می‌توانید با اعتماد به قانون، حقوق خود را از طریق دریافت دیه به دست آورید.

 

به طور خلاصه، دیه کامل در سال ???? بسته به جنسیت و ماه محاسبه می‌شود و برای محاسبه آن نیاز به توجه به نرخ جاری لازم الاجرا است. با این حال، در تصادفات رانندگی بیمه شخص ثالث، دیه زیان دیدگان برای هر دو جنس برابر است و تفاوتی وجود ندارد. در نهایت، افراد می‌توانند با اعتماد به قانون، حقوق خود را از طریق دریافت دیه به دست آورند.

۴۵ بازديد
۰ ۰

5 ویژگی شیرآلات ساختمانی و بهداشتی که کار شما را ساده می کند!

شیرآلات بهداشتی از پرکاربردترین تجهیزات ساختمانی است که انواع مختلفی دارد. هر یک از شیرآلات ممکن است تکنولوژی یا ویژگی خاصی داشته باشند که انجام کار معینی را بهینه کند. برخی از این ویژگی ها عبارتند از تنوع حالت های پاشش آب، حفظ دمای آب در بازه تعیین شده، پرلاتور با کیفیت، دامنه دسترسی بالا، قابلیت فعال سازی با فرمان صوتی که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

ویژگی های کابردی شیرآلات بهداشتی و ساختمانی

تکنولوژی تولید شیرآلات بهداشتی روز به روز در حال پیشرفت است و انواع گوناگون شیرآلات با ویژگی های کارآمدتر تولید می شود. در زندگی مدرن دیگر نیاز کاربران صرفا دسترسی به آب نیست، بلکه دسترسی هر چه سریع تر و استفاده هر چه راحت تر از آب جهت سرعت بخشیدن به امور روزمره مانند شستشوی ظروف و یا آشپزی است. قیمت شیرآلات نیز با توجه به این تفاوت ها بسیار متنوع شده است و افراد می توانند با توجه به نیاز و درآمد خود شیرآلات ساختمانی مناسبی را تهیه نمایند.

دامنه قیمت شیرآلات از قیمت شیرآلات ارزان تا لوکس را شامل می شود. بیشتر افراد هنگام خرید شیرآلات بهداشتی، تنها به برند و قیمت شیرآلات توجه دارند. در حالی که مواردی مانند جنس، کیفیت و گارانتی در نظر گرفته نمی شوند. کیفیت شیرآلات لزوماً با مشاهده ظاهر و یا سبک سنگین کردن شیرآلات قابل تشخیص نیست. بر خلاف باور عمومی، شیرآلات سبک نیز ممکن است با کیفیت باشند. وزن شیرآلات نشان دهنده میزان مواد اولیه به کار رفته در تولید شیر و عامل مهمی در تعیین قیمت شیرآلات است؛ اما سنگین بودن شیرآلات نشان دهنده کیفیت بالا نیست. بلکه استاندارد بودن مواد اولیه مهمترین عامل در تعیین کیفیت شیرآلات است.

smart_faucet_cdqo.jpg

تنوع حالت های پاشش آب

یکی از ویژگی هایی که احتمالاً دیگر عادی شده است ولی در واقع کار ظرف شستن یا آبکشی میوه ها و سبزیجات را بسیار ساده می کند، تنوع حالت های پاشش آب است. این ویژگی بیشتر در شیر ظرفشویی شاوری رایج است. آبریز این نوع شیر ظرفشویی مجهز به یک دکمه و یا ضامن تغییر وضعیت پاشش آب از حالت عادی به حالت اسپری و برعکس است. زمانی که نیاز به پوشش دامنه بیشتری توسط جریان آب وجود دارد می توانید حالت اسپری را فعال کنید و پس از پایان کار آن را به حالت اولیه باز گردانید.

حفظ دمای آب در بازه تعیین شده

یکی از امکانات جالب شیرآلات بهداشتی ترموستاتیک حفظ دمای آب در بازه تعیین شده است. شیرآلات ترموستاتیک اجازه بالاتر یا پایین تر رفتن دمای آب را از محدوده معین نمی دهد. این نوع شیرآلات در حمام بسیار کاربردی است و از ایجاد سوختگی توسط آب داغ جلوگیری می کند. ویژگی حفظ دما سهولت کاربری بسیاری برای افراد سالخورده و خردسال فراهم می آورد. بازه دمای مورد نظر را یک بار تنظیم می کنید و کافی است کاربر آب را باز و بسته کند.

پرلاتور یا آبفشان با کیفیت

یکی از قطعاتی که علاوه بر کمک به مصرف بهینه آب، کیفیت فشار و مساحتی که جریان آب پوشش می دهد را بهبود می بخشد پرلاتور یا آبفشان است. این قطعه انواع مختلف دارد که هرکدام فرم و میزان آب خروجی متفاوتی را از شیر تعیین می کند. معمولآً آبفشان بر روی شیرآلات و شیلنگ توالت در کارخانه نصب می شود. اما در صورت بروز اشکال و یا کهنه شدن پرلاتور می توانید آن را به راحتی از کارخانه تولید کننده برند شیرآلات خود و یا فروشگاه تاسیساتی خریداری نمایید. شیرآلات با کیفیت و استاندارد حتماً دارای آبفشان است.

دامنه دسترسی بالا

یکی دیگر از امکاناتی که بیشتر در انواع شیرآلات آشپزخانه اهمیت خود را نشان می دهد دامنه دسترسی آبریز آن است. هر چه این دامنه بیشتر باشد، کاربران راحت تر می توانند آب را به نقاط مختلف سینک برسانند و آبکشی میوه و ظروف بزرگ را انجام دهند. علم برخی مدل ها مانند شیر ظرفشویی فنری در بین شیرآلات ظرفشویی بزرگ تر است و یا آبریز مدل های شاوری قابلیت خارج شدن از سر علم را دارد که دسترسی به تمام فضای سینک را امکان پذیر می کند. برخی مدل ها نیز مانند شیرآلات روگازی یا پات فیلِر بالای گاز نصب می شود و با توجه به طول بازوهای خود آب را به قابلمه و یاکتری روی گاز، بدون نیاز به جا به جایی آن، می رساند.

قابلیت فعال سازی صوتی

یکی دیگر از قابلیت های شیرآلات مدرن، امکان فعال سازی صوتی است. کاربر می تواند به واسطه این تکنولوژی با فرمان صوتی شیر آب را باز و بسته کند و میزان مشخصی آب در دمای دلخواه دریافت نماید. این ارتباط از طریق دستیارهای صوتی مانند گوگل و الکسا برقرار می شود. شیرآلات دارای قابلیت کنترل صوتی به طور خاص برای نصب در آشپزخانه کارایی بسیار بالایی دارد و زمانی که هر دو دست گرفتار و یا چرب است، به راحتی و بدون آلوده کردن شیر ظرفشویی، می توانید آن را باز کنید.

جمع بندی

همانطور که بررسی شد انواع شیرآلات ساختمانی و بهداشتی با امکانات گوناگون در بازار عرضه می شود که هر یک به نوعی فعالیت روزمره کاربران را ساده می کند. امکاناتی مانند تنوع حالت های پاشش آب، پرلاتور با کیفیت و دامنه دسترسی بالا برای مدت طولانی تری در شیرالات بهداشتی وجود داشته است. اما بعضی ویژگی ها مانند قابلیت فعال سازی با فرمان صوتی و حفظ دمای آب در بازه دلخواه از قابلیت های جدید شیرآلات به حساب می آید.

منبع